ترانه ی زندگیم (Loyal) | ||
نویسندگان
آخرین مطالب
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
لینک های مفید |
باید از محشر گذشت این لجنزاری که من دیدم سزای صخره هاست گوهر روشندل از کان جهانی دیگر است عذر می خواهم پری عذر می خواهم پری من نمی گنجم درآن چشمان تنگ با دل من آسمانها نیز تنگی می کنند روی جنگلها نمی آیم فرود شاخه گل بی بو مباش آب دریاها کفاف تشنه ی این درد نیست جوی باریک عزیزم راه خود گیر و برو یک شب مهتابی از این تنگنا برفراز کوهها پرمی زنم می گذارم می روم ناله ی خود می برم درد سر کم میکنم چشمهایی خیره می پاید مرا غرش تمساح می آید به گوش کبر فرعونی و سحر سامریست دست موسی و محمد با من است می روی؟؟؟؟ می روی وعده ی آنجا که با هم روزو شب را آشتی است؟ صبح چندان دور نیست [ پنج شنبه 89/1/19 ] [ 10:25 صبح ] [ رضا تنها ]
|
درباره وبلاگ
آرشیو مطالب
امکانات وب |
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : night skin ] |